(فعل مضارعِ نواختن و نوازیدن) ۱. = نواختن
۲. نوازنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): دلنواز، مهماننواز.
۳. آرامشبخش (در ترکیب با کلمۀ دیگر): روحنواز.
۴. کسی که ساز موسیقی را به صدا درمیآورد؛ نوازنده؛ زننده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): دفنواز، نینواز.
۵. سراینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): دستاننواز.
۶. (اسم مصدر) [قدیمی] دلجویی.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.