کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صلابت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صلابت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: صلابة] salābat ۱. مهابت.۲. سختی؛ استواری.۳. [قدیمی] نیرو.
-
جستوجو در متن
-
جلادت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: جلادة] [قدیمی] jalādat ۱. صلابت.۲. نیرومندی.۳. چابکی.۴. دلیری.
-
تجلد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tajallod ۱. چالاکی کردن.۲. نیرومندی.۳. بردباری.۴. صلابت.۵. چابکی.
-
شخیش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹شخش› (زیستشناسی) šaxiš پرندهای کوچک و خوشآواز: ◻︎گرگ را کی رسد صلابت شیر / باز را کی بُوَد نهیب شخیش (رودکی: ۵۰۴).
-
پیشانی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: pēšānīk] pišāni ۱. (زیستشناسی) جلو سر از زیر موها تا روی ابروها؛ جبهه؛ جبین.۲. [مجاز] بخت؛ اقبال؛ دولت؛ طالع.۳. [قدیمی، مجاز] لیاقت؛ شایستگی.۴. [قدیمی، مجاز] صلابت؛ قوّت.۵. [قدیمی، مجاز] نخوت؛ تکبر: ◻︎ هرکه از روی تواضع بنهد «پیشانی» /...
-
پر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [پهلوی: pur] por ١. [مقابلِ تهی] سرشار؛ لبریز؛ آکنده؛ انباشته؛ لبالب.٢. (قید) خیلی؛ بسیار: پر بیراه نیست.٣. دارنده؛ دارای مقدار زیاد (در ترکیب با کلمۀ دیگر): پرآب، پرآژنگ، پرتاب، پرچین، پرخم، پررنگ، پرکار، پرگل، پرآشوب، پرجوش، پرخور، پرگو.&lang...