کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سیال
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] sayyāl ۱. بسیارروان.۲. آب روان؛ جاری.
-
جستوجو در متن
-
میعه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: میَعَة] may'e ۱. (زیستشناسی) صمغی که از درخت تراوش کند.۲. (اسم مصدر) روانی؛ سیال بودن.
-
ریختن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [پهلوی: rextan] rixtan ۱. جریان یافتن مایعی معمولاً از یک مکان بلند یا از یک محفظه به جایی پایینتر.۲. (مصدر متعدی) جاری کردن مایع یا هرچیز سیال.۳. جدا شدن چیزی از چیز دیگر: موهایش ریخت.۴. (مصدر متعدی) قرار دادن مایع یا هر چیز سیال درون ظ...
-
گاز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: gaze] gāz ۱. (فیزیک) یکی از حالتهای سهگانۀ ماده که در آن مولکولها، میتوانند آزادانه حرکت کنند و حجم و شکل ثابتی ندارد؛ هر نوع مادۀ سیال و بیشکل که تمامی حجم ظرف را اشغال میکند و سطح آزاد ندارد.۲. (شیمی) [عامیانه] گاز طبیعی که به...