کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سجود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سجود
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] sojud پیشانی بر زمین گذاشتن برای عبادت یا اظهار فروتنی.
-
جستوجو در متن
-
ابلیس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی؟] 'eblis در ادیان سامی، موجودی که باعث رانده شدن آدم و حوا از بهشت شد؛ مظهر شر و بدی که انسان را گمراه میکند؛ عزازیل: ◻︎ از ابلیس هرگز نیاید سجود/ نه از بدگهر نیکویی در وجود (سعدی۱: ۹۸). Δ پس از آفریده شدن آدم ...
-
ارکان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ رکن] 'arkān ۱. = رکن۲. اصول؛ مبانی.۳. افراد مهم؛ بزرگان.۴. [قدیمی] = 〈 ارکان اربعه〈 ارکان اربعه: [قدیمی] مجموع عناصر اربعه (آب، باد، خاک، و آتش).〈 ارکان حرب: (نظامی) [منسوخ] ستاد ارتش.〈 ارکان دولت: بزرگان و س...
-
نماز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: namač] namāz ۱. (فقه) عبادت مخصوص و واجب مسلمانان که شامل اقامه و حمد و سوره و ذکر تسبیحات واجبئ است و پنج بار در شبانهروز به جا میآورند.۲. (اسم مصدر) پرستش؛ نیاز؛ سجود؛ بندگی و اطاعت.۳. (اسم مصدر) [قدیمی] تعظیم کردن در مقابل کسی.&lan...