کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زهرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زهرا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: زهراء، مؤنثِ ازهر] [قدیمی] zahrā = ازهر
-
جستوجو در متن
-
پنج تن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) panjtan در اسلام، حضرت رسول، علیبن ابیطالب، فاطمۀ زهرا، حسن، و حسین: پنجتن آل عبا.
-
جده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: جدَّة] jadde ۱. مادرِ مادر؛ مادربزرگ.۲. مادرِ پدر؛ مادربزرگ.۳. مادربزرگ پدرومادر.۴. [مجاز] فاطمۀ زهرا.
-
چهارده معصوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] ča(ā)hārdahma'sum حضرت محمد، پیغمبر اسلام و دخترش فاطمۀ زهرا و دوازده امام شیعۀ اثناعشری.
-
بنی فاطمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] banifāteme اولاد حضرت فاطمه؛ امامحسن و امامحسین و فرزندان آنان. ذراری حضرت رسول. Δ زیرا که اولاد آن حضرت منحصر به اولاد فاطمۀ زهرا بودهاند.
-
سید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: سَیّد، جمع: سادَة و اسیاد و سیائد] se(a)yyed ۱. عنوان هریک از اولاد حضرت رسول، از نسل امیرالمؤمنین علی و فاطمۀ زهرا: ◻︎ به نسبت از تو پیامبر بنازد ای سید / که از بقای نسب ذات توست حاصل او (خاقانی: ۹۱۷).۲. [قدیمی] مهتر؛ سرور؛ بزرگ؛ آ...