کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رنگین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رنگین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به رنگ) rangin ۱. رنگی؛ رنگدار؛ دارای رنگ؛ رنگشده.۲. رنگارنگ: شیشههای رنگرنگ آن نور را / مینماید اینچنین رنگین به ما (مولوی۱: ۷۶۶).۳. [مجاز] پر از غذاهای گوناگون.۴. (صفت) [قدیمی، مجاز] فریبنده: از این رنگین سخن، خاقانیا، بس / که...
-
واژههای مشابه
-
رنگین کمان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ranginkamān کمانی مرکب از هفت رنگ که از تجزیۀ نور خورشید در قطرات باران ایجاد میشود؛ قوسوقزح؛ کمان رستم؛ کمان بهمن؛ کمان سام؛ آزفنداک؛ آژفنداک؛ آفنداک؛ کرکم؛ کلکم؛ نوس؛ نوسه؛ نوشه؛ سویسه؛ سرویسه؛ تربسه؛ تربیسه؛ ترسه؛ سدکیس؛ شدکیس؛ سرکیس؛ اغلی...
-
جستوجو در متن
-
اغلیسون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'eqlisun = رنگینکمان
-
کلکم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از سنسکریت] [قدیمی] kalkam =رنگینکمان
-
قزح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: قُزح] qo(a)zah = رنگینکمان
-
سویسه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مصحفِ سرویسه] savise = رنگینکمان
-
شدکیس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سدکیس› [قدیمی] šadkis = رنگینکمان
-
تربسه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tarbase = رنگینکمان
-
ترسه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] to(a)rse = رنگینکمان
-
تویه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tuye = رنگینکمان
-
تیراژه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تیراژی، تیرازه› [قدیمی] tirāže = رنگینکمان
-
توبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تویه› [قدیمی] tube = رنگینکمان
-
سرگیس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sargis = رنگینکمان