کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رمه یار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رمه یار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹رمیار، رامیار› [قدیمی] rameyār = چوپان
-
واژههای مشابه
-
رمه بان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹رمهوان› [قدیمی] ramebān = چوپان: ◻︎ گرگ گیاخوار و گوسفند دریده / در رمهٴ من بُوَند و من رمهبانم (سوزنی: ۴۵۵).
-
رمه دار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ramedār گلهدار؛ صاحب رمه.
-
جستوجو در متن
-
سبب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اسباب] sabab ۱. وسیله؛ دستآویز.۲. علت؛ جهت.۳. طریق.۴. [قدیمی] پیوند و علاقۀ خویشی و قرابت.۵. (ادبی) در عروض، از ارکان شعر.〈 سبب ثقیل آوردن: (ادبی) در عروض، که عبارت است از دو حرف متحرک، مانند همه و رمه یا سَرِ و دِلِ.〈 سب...