کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رمانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رمانی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به رمان) [عربی. فارسی] [قدیمی] rommāni ۱. آنچه در شکل و رنگ شبیه دانۀ انار باشد؛ سرخرنگ.۲. (اسم) [مجاز] نوعی یاقوت مرغوب.
-
جستوجو در متن
-
فقع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: فوگان، مخففِ فقاع] [قدیمی] foq' = فقاع: ◻︎ گه خمارم شکنی گه توبه / می نابی؟ فقعی؟ رمانی؟ (عراقی: ۲۹۰).
-
لعل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: لال] la'l ۱. (زمینشناسی) نوعی سنگ قیمتی از ترکیبات آلومینیوم به رنگ سرخ، مانند یاقوت.۲. [قدیمی، مجاز] لب معشوق.〈 لعل آبدار: [قدیمی، مجاز] لعل شفاف و درخشان.〈 لعل بدخش: (زمینشناسی) [قدیمی] لعلی که از معاد...
-
یاقوت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [جمع: یواقیت] yāqut ۱. (زمینشناسی) نوعی سنگ معدنی گرانبها به رنگ سرخ، زرد، کبود، سبز، یا سفید که نوع سرخ و شفاف آن بعد از الماس از بهترین احجار کریمه است و هرچه بزرگتر و خوشرنگتر باشد گرانبهاتر است؛ یاکند.۲. [قدیمی، مجاز] لب سرخ معشوق.&la...