کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رفتار و کردار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کش رفتار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] kašraftār خوشرفتار.
-
سبک رفتار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] sabokraftār ۱. تندرو؛ سبکرو؛ سبکسیر.۲. داری رفتار نامطلوب؛ جلف؛ بیوقار.
-
جستوجو در متن
-
نیک روش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] nikraveš آنکه رفتار و کردار نیکو دارد؛ نیکوروش؛ خوشرفتار.
-
خودپسند
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) xodpasand کسی که کردار و رفتار و صفات خود را پسندیده و بیعیب میداند.
-
خودستا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹خودستای› xodsetā ویژگی کسی که کردار و رفتار خود را میستاید و از فضلیت و برتری خود صحبت میکند.
-
انسانیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: انسانیّة] 'ensāniy[y]at ۱. انسان بودن.۲. (اسم) رفتار و کردار خوب مطابق اصول اخلاقی.
-
دژبانی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) dežbāni ۱. (نظامی) قسمت کوچکی از سازمان ارتش برای مراقبت در رفتار و کردار سربازان و افسران و جلوگیری از کارهای خلاف آنان.۲. (حاصل مصدر) [قدیمی] عمل و شغل دژبان.
-
دژبان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) dežbān ۱. مٲموری که در دژبانی برای مراقبت در کردار و رفتار سربازان و افسران گماشته میشود.۲. (اسم) نگهبان دژ؛ نگاهبان قلعه و حصار؛ کوتوال؛ قلعهبیگی؛ دژدار.
-
عمل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) [عربی، جمع: اعمال] 'amal ۱. کاری که کسی انجام میدهد.۲. طرز کار؛ کیفیت انجام یک کار.۳. (پزشکی) جراحی بر روی بدن.۴. عبادت؛ کاری دارای اجر و ثواب اخروی.۵. شغل دیوانی بهویژه جمعآوری مالیات.۶. [قدیمی] تقلب؛ نیرنگبازی.۷. (اسم) (موسی...