کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ساغری دوز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [معرب. فارسی] sāqariduz کسی که کفش یا چیز دیگر از چرم ساغری بدوزد؛ دوزندۀ کفش ساغری.
-
پینه دوز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) pineduz ۱. کسی که پیشهاش پینه کردن کفشهای پاره و کهنه است؛ پارهدوز؛ لاخهدوز: ◻︎ گر به غریبی رود از شهر خویش / سختی و محنت نبرد پینهدوز (سعدی: ۱۲۱).۲. (اسم) (زیستشناسی) حشرۀ کوچک سرخرنگ با چهار بال که دو بال ضخیم آن بر روی دو ب...
-
چکمه دوز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [ترکی. فارسی] čakmeduz کسی که چکمه میدوزد؛ آنکه شغلش دوختن چکمه است.
-
چکن دوز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [ترکی. فارسی] [قدیمی] čekenduz کسی که زردوزی و بخیهدوزی کند؛ کسی که جامۀ زربفت بسازد؛ آنکه پارچه یا جامه را سوزن بزند و ابریشمدوزی کند.
-
جستوجو در متن
-
کفش دوزک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) kafšduzak = کفشدوز
-
پالان گر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) pālāngar پالاندوز.
-
واتگر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] vātgar پوستیندوز.
-
کفش گر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] kafšgar کفشدوز؛ کسی که کفش میدوزد.
-
پرده گر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] pardegar پردهدوز؛ پردهساز.
-
پالان دوزی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) pālānduzi شغل و عمل پالاندوز.
-
پوستین پیرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) ‹پوستینپیرای› [قدیمی] pustinpirā پوستیندوز؛ واتگر.
-
پوستین دوزی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) pustinduzi شغل و عمل پوستیندوز.
-
پینه کار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] pinekār پینهدوز؛ وصلهکننده.
-
سرگر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] sa(o)rgar گیوهدوز؛ گیوهفروش.
-
درزی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به درز) [پهلوی: darzik] [قدیمی] darzi کسی که برای مردم لباس میدوزد؛ خیاط؛ جامهدوز.