کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دارای ترشح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
گزنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹گزنا، گزنک› (زیستشناسی) gazane گیاهی علفی و خودرو از خانوادۀ نعنا دارای با برگهای کرکدار که در صورت تماس با آن مادهای اسیدی ترشح میکند و مصرف خوراکی و درمانی دارد؛ انجره.
-
عنکبوت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: عناکب] 'ankabut ۱. (زیستشناسی) جانوری بندپا با غدههایی در شکم که مادهای از آن ترشح میشود که از آن تار میتند و در آن زندگی و بهوسیلۀ آن شکار میکند.۲. بیستونهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۶۹ آیه.
-
تمشک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تمش، تموش، تمیش› (زیستشناسی) tamešk میوهای ترشمزه، شبیه شاتوت یا توتفرنگی، و به رنگ سرخ مایل به سیاهی. بوتۀ آن خودرو است و در جاهای گرم و مرطوب در جنگلها و صحراها میروید. در بعضی جاها آن را میکارند و تربیت میکنند و میوۀ بهتر و درشتتری...
-
خشک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [پهلوی: hušk] xošk ۱. [مقابلِ خیس] فاقد رطوبت: دستمال خشک.۲. بیآب: رود خشک.۳. فاقد تازگی: سبزی خشک.۴. فاقد ترشح طبیعی: دهان خشک، سرفهٴ خشک.۵. فاقد نرمی: فنر خشک، بدن خشک.۶. [مجاز] پژمرده (گیاه): گل خشک.۷. [عامیانه، مجاز] دارای حالت جدی و غیردو...
-
آب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: āp] ‹آو، او› 'āb ۱. (شیمی) مادهای مایع، بیطعم، بیبو، و مرکب از اکسیژن و هیدروژن با فرمول شیمیایی H۲O که در طبیعت به مقدار زیاد موجود است و سه ربع روی زمین را فراگرفته. در صد درجۀ سانتیگراد جوش میآید و در صفر درجۀ سانتیگراد من...