کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جمعة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جمعه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: جمعَة و جمُعَة، جمع: جُمَعات] jom'e ۱. هفتمین روز هفته؛ آدینه.۲. شصتودومین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۱۱ آیه.
-
امام جمعه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] 'emāmjom'e پیشنمازِ خوانندۀ خطبه در نمازجمعه که دیگران به او اقتدا میکنند.
-
جستوجو در متن
-
لیلةالرغائب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: لَیلةالرغائب] leylatorraqā'eb شب جمعه اول ماه رجب.
-
مسجد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: مساجد] masjed محل عبادت مسلمانان.〈 مسجد جامع (آدینه): مسجدی که روزهای جمعه در آن نماز جمعه میخوانند.
-
شفوده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] šofude ایام هفته از شنبه تا جمعه؛ هفته.
-
آدینه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ādine = جمعه: ◻︎ چو آدینه بهسر برده شد آید شنبه / تا چو ماه رمضان بگذرد آید شوال (فرخی: ۲۲۱).
-
خطبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) [عربی: خطبَة، جمع: خُطَب] [قدیمی] xotbe ۱. وعظ و سخنرانی امامجمعه قبل از آغاز نماز.۲. مقدمه یا دیباچۀ کتاب.
-
مشهود
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] mašhud ۱. حاضرشده.۲. دیدهشده.۳. آنچه دیده شود.۴. آنچه بر آن گواه شوند.۵. روز جمعه.۶. روز قیامت.
-
گورخوان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] gurxān ۱. آنکه در گورستان بر سر گور مردگان قرآن بخواند: ◻︎ حلوا سه چار صحن شب جمعه چند بار / بهر ریا به خانهٴ هر گورخوان شود (سعدی۳: ۹۵۷).۲. کسی که هنگام دفن مِیّت تلقین بخواند.
-
جامع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] jāme' ۱. [جمع: جوامع] هر چیز تمام و کامل.۲. مشتمل بر. حاوی.۳. جمعکننده؛ گردآورنده؛ فراهمآورنده.۴. (اسم) مسجد بزرگ هر شهر که در آن نماز جمعه میخوانند؛ مسجد آدینه.
-
حج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: حجّ] haj[j] ۱. (فقه) زیارت بیتالله در مکه با انجام اعمال خاص در زمانی معیّن.۲. بیستودومین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۷۸ آیه.〈 حج اصغر: (فقه) حج عمره. Δ زیرا اعمال آن نسبت به حج اکبر ناقص است.〈 حج اِفراد: (فقه) حج مردم ...
-
انداختن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [پهلوی: handāxtan] 'a(e)ndāxtan ۱. رها کردن چیزی از بالا به پایین.۲. پرتاب کردن: سنگ انداختن.۳. گستردن؛ پهن کردن: فرش انداخت.۴. به دور افکندن.۵. در جای خود قرار دادن: در را جا انداخت.۶. درون چیزی قرار دادن: کشتی را در آب انداخت.۷. تک...