کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
توت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [آرامی] ‹تود› (زیستشناسی) tut ۱. میوهای ریز، آبدار، و شیرین، دارای مواد ازته و مواد چرب و ویتامینهای B و C. ملین و پیشابآور است. تازه و خشککردۀ آن خورده میشود. خوردن آن برای مبتلایان به مرض قند ضرر ندارد. شیرۀ آن را هم میگیرند و شیرۀ توت...
-
واژههای مشابه
-
شاه توت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) šāhtut درختی با برگهایی دندانهدار و شبیه قلب و میوهای قرمز یا سیاهرنگ شبیه توت.
-
توت العلیق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] tutol'ollayq = تمشک
-
توت زار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [آرامی. فارسی] [قدیمی] tutzār جایی که درخت توت بسیار باشد و توت فراوان بهدست آید؛ توتستان.
-
توت فرنگی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [آرامی. مٲخوذ از فرانسوی. فارسی] (زیستشناسی) tutfarangi ۱. میوهای سرخرنگ و ترشطعم، شبیه توت و درشتتر از آن که ملین، ادرارآور، تصفیهکنندۀ خون، و مقوی اعصاب است و برای اشخاص کمخون و مبتلایان به بیماریهای سل، رماتیسم، نقرس، سنگ کلیه، و تصل...
-
جستوجو در متن
-
تود
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [آرامی] (زیستشناسی) tud = توت
-
شاکله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] šākele توتفرنگی.
-
چیلک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹چیالک› (زیستشناسی) čilak = توتفرنگی
-
چلم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] čalam =توتفرنگی
-
توتستان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [آرامی. فارسی] tutestān توتزار.
-
خشکبار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹خشکهبار› xaškbār میوههای خشکشده، مانندِ گردو، کشمش، پسته، انجیر، بادام، و توت.
-
جداگلبرگ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) (زیستشناسی) jodāgolbarg ویژگی گیاهی که گلبرگهای آن از یکدیگر جدا باشد، مانندِ گل سرخ، گل نخود، و گل توتفرنگی؛ گشادهجام.
-
تمشک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تمش، تموش، تمیش› (زیستشناسی) tamešk میوهای ترشمزه، شبیه شاتوت یا توتفرنگی، و به رنگ سرخ مایل به سیاهی. بوتۀ آن خودرو است و در جاهای گرم و مرطوب در جنگلها و صحراها میروید. در بعضی جاها آن را میکارند و تربیت میکنند و میوۀ بهتر و درشتتری...