(اسم) [آرامی] ‹تود› (زیستشناسی) ۱. میوهای ریز، آبدار، و شیرین، دارای مواد ازته و مواد چرب و ویتامینهای B و C. ملین و پیشابآور است. تازه و خشککردۀ آن خورده میشود. خوردن آن برای مبتلایان به مرض قند ضرر ندارد. شیرۀ آن را هم میگیرند و شیرۀ توت میگویند.
۲. درخت این میوه که بزرگ، تناور، و دارای برگهای پهن است. برگ آن به مصرف تغذیۀ کرم ابریشم میرسد.
〈 توت سهگل: (زیستشناسی) [قدیمی] = تمشک
〈 توت سیاه: (زیستشناسی) شاهتوت؛ توت مجنون.
〈 توت مجنون: (زیستشناسی) نوعی درخت توت که شاخههای آن چتری و مانند بید مجنون آویخته و سرازیر است. میوۀ آن شبیه شاهتوت اما ریزتر از آن است؛ توت سیاه.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.