کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انتقام گرفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ثار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) [عربی: ثٲر] [قدیمی] sār انتقام گرفتن؛ خونخواهی.
-
کینه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کین› kine ۱. دشمنی؛ عداوت؛ بغض.۲. = انتقام۳. [قدیمی] جنگ.〈 کینه به دل گرفتن: احساس دشمنی پیدا کردن.〈 کینه خواستن (جستن، توختن): (مصدر لازم) [قدیمی] انتقام گرفتن.〈 کینه داشتن: (مصدر لازم) دشمنی داشتن.〈 کینه ساختن: (مصدر لازم...
-
ولی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: ولیّ، جمع: اَولیاء] vali ۱. پدر و مادر یا کفیل شخص.۲. (فقه، حقوق) آنکه اختیار کسی در دست اوست.۳. آنکه پس از پیامبر بالاترین مقام را دارد.۴. [قدیمی] دوست.۵. (تصوف) بندۀ مقرب درگاه خدا.〈 ولی دم: (فقه) خویشاوند نزدیک مقتول که ب...
-
کین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: kēn] [قدیمی] kin ۱. بغض و دشمنی که انسان در دل نگه دارد؛ دشمنی؛ عداوت؛ کینه.۲. جنگ.۳. انتقام.〈 کین ایرج: (موسیقی) [قدیمی] از الحان سیگانۀ باربد: ◻︎ چو کردی «کین ایرج» را سرآغاز / جهان را کین ایرج نوشدی باز (نظامی۱۴: ۱۸۱).〈 ک...