گونه ای وسیلۀ یازی در استان گیلان، به ویژه در رشت. قطعه ای چوب استوانه ای که یک طرف آن را به شکل مخروطی با رأس تیز در می آوردند. قطر استوانه از دو تا پنج سانتیمتر، و گاهی بیشتر، و بلندی آن از دو تا ده سانتیمتر بود. این قطعه را طوری خراطی می کردند که قطر با بلندی هماهنگ باشد. گردالو را با دست می جرخاندند و بر زمین پرتاب میکردند و با ترکه ای به طول 50 تا 60 سانتیمتر، که بر یک سر آن نخ محکمی می بستند، بر گردالوی چرخان بر زمین می زدند تا بیشتر بچرخد. این بازی را گردالوبازی می نامیدند و کودکان بیشتر در تعطیلات تابستان آن را بازی میکردند.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
این واژه توسط کاربران به سایت اضافه شده است. این امکان وجود دارد که معنی آن دقیق نباشد. شما می توانید معنی این واژه را ویرایش و یا حذف نمایید. ویرایش
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.