گُمزَنگ، گُم زَنگ. به چَم (معنی) زنگِ گم شده. یک پیوند دوراوی (تلفنی) است که بی پاسخ بماند. پیامی از پیش برنهاده را به رایگان می رساند. برای نمونه، دو دوست بر آن برمی نهند که دو گمزنگ پیاپی برای این است که دیر خواهم رسید. در زبانِ کوچه می گویند "میس انداختن" که به پارسی می شود "گم زنگیدن". "میس بینداز" به پارسی می شود "گم بزنگ".
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
این واژه توسط کاربران به سایت اضافه شده است. این امکان وجود دارد که معنی آن دقیق نباشد. شما می توانید معنی این واژه را ویرایش و یا حذف نمایید. ویرایش
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.