(عَ نّ) [ ع . عُنّاب ] (اِ.) تبرخون ؛ درختی است با برگ های کوچک و بی کرک و شفاف . گل هایش کوچک و زرد رنگ و شامل دم گل بسیار کوتاه است . میوه اش شفت و مایل به قرمز، شفاف و کروی است که به بزرگی یک زیتون می رسد و دارای طمعی بسیار مطبوع است . عناب به عنوان ملین و مسکن سرفه به کار می رود. چوب آن سرخ رنگ و سخت می باشد.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.