یک طرفه . [ ی َ / ی ِ طَ رَ ف َ / ف ِ ](ص نسبی ) منسوب به یک طرف . یک سویه . || دراصطلاح راهنمایی رانندگی ، خیابان یا کوچه ای را گویندکه وسایط نقلیه تنها از یک سو حق ورود بدان دارند وورود از طرف مقابل ممنوع است . || از یک جهت . که فقط رعایت یک طرف شده باشد. که به سود یا به زیان یکی از دو طرف باشد: قضاوت یک طرفه نباید کرد.
- یک طرفه کردن کار خود را ؛ آن را تسویه کردن . حل و فصل آن به طور قطع.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.