یوسف . [س ُ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان بن علی بن جوزی قرشی تیمی بکری بغدادی ، مکنی به ابوالمحاسن و ملقب به محیی الدین و معروف به ابن الجوزی . پسر علامه ابوالفرج ابن الجوزی و استاد و سفیر دارالخلافه ٔ مستعصمیة. به سال 580 هَ . ق . دیده به جهان گشود و در مرگ پدر هفده ساله بود. مادر خلیفه الناصر سرپرستی او را به عهده گرفت . پس از رسیدن به مقامات علمی و دیوانی در سال 656 هَ . ق . هنگام ورود هلاکو به بغداد با سه فرزندش به دست لشکر مغول کشته شدند. شعر نیکو می گفت و از آثار اوست : 1 - معادن الابریز فی تفسیر کتاب العزیز. 2 - المذهب الاحمد فی مذهب احمد. 3 - الایضاح . (از اعلام زرکلی ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.