یسر. [ ی َ س َ ] (ع ص ، اِ) آسان . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || حاضرشده . (ناظم الاطباء). آماده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || گروه گرد آمده بر قمار. || قمارباز. || امین تیر قمار. || نام تیر سوم از تیرهای قمار. ج ، یسار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || رجل اعسر یسر؛ مردی که به هردو دست برابر کار کند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). || (اِمص ) سهولت و آسانی . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.