یزدان پرستنده .[ ی َ پ َ رَ ت َ دَ / دِ ] (نف مرکب ) یزدان پرست . خداپرست . پرستش کننده ٔ خدا. (یادداشت مؤلف ) :
منم گفت یزدان پرستنده شاه
مرا ایزد پاک داد این کلاه .
و رجوع به یزدان پرست شود.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یزدان پرستنده .[ ی َ پ َ رَ ت َ دَ / دِ ] (نف مرکب ) یزدان پرست . خداپرست . پرستش کننده ٔ خدا. (یادداشت مؤلف ) :
منم گفت یزدان پرستنده شاه
مرا ایزد پاک داد این کلاه .