یرمغان . [ ی َ م َ ] (اِ) ارمغان و سوغات . (ناظم الاطباء). ارمغان . ره آورد.راه آور. راه آورد. سوغاتی . هدیه که از سفر آرند. (یادداشت مؤلف ). بر وزن و معنی ارمغان است . (آنندراج ) (از فرهنگ جهانگیری ) (از برهان ). و رجوع به ارمغان شود. || درم را نیز گویند. (از آنندراج ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.