گوژانگبین . [ ژَ اَ گ َ ] (اِ مرکب ) نحل . زنبورعسل : السحاء؛ آن نبات که گوژانگبین بخورد انگبین از آن خوشتر آید. (مهذب الاسماء). چنین است در دو نسخه ٔ خطی مهذب الاسماء، و در نسخه ای دیگر: آن نبات که گوزانگبین از آن خوشتر آید. و در منتهی الارب ذیل لغت سحاء آمده است که : گیاهی است خاردار که زنبورعسل آن را خورد و شهد آن در نهایت خوبی است ، و بنا به شرح فوق علی الظاهر گوژ به معنی زنبورعسل است .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.