گوشوارک . [ گوش ْ رَ ] (اِ مصغر) مصغر گوشوار. گوشوار خرد. گوشوار کوچک . رجوع به گوشوار شود. || در قاعده ٔ بعضی از برگهای دو صفحه ٔ کوچک یا بزرگ وجود دارد که آن را گوشوارک مینامند . رجوع به واژه های مصوب فرهنگستان شود. || دو پاره گوشت خرد که زیر گوش گوسفندان آویخته است . (یادداشت مؤلف ). رعثاء. رعث . زنمة. (از منتهی الارب ). رجوع به زنه و رعث و رعثاء در همین لغت نامه شود. || در اصطلاح بنایان لغاز و لغاز در اصطلاح بنائی آن است که بر دو جانب در ورودی عمارات دو ستون بنا کنند آنگاه برای زیبائی از دو طرف و یا فقط طرف خارجی هر ستون را نیم آجر عقب تر بنا نمایند. و از بن دیوار تا سراین حالت را ادامه دهند. || اطاق یا بالاخانه ای که در گوشه ٔ تالار واقع باشد. (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.