گوارش شهریاران . [ گ ُ رِ ش ِ ش َهَْ رْ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) معده و جگر سرد را و کسی را که بیم استسقا بود سود دارد و اسهال کند. اخلاط آن : شیطرج هندی ، پلپل ، دارپلپل ، قرفه ، قاقله ٔ صغار، قرنفل ، نارمشک ،ساذج هندی ، نشاسته ٔ گندم ، مصطکی ، قاقله ٔ کبار، دارچینی ، سنبل ، سلیخه ، تخم کرفس ، نانخواه ، تخم بادیان ، انیسون ، از هر یکی شش درم سنگ ، افتیمون ، تربد از هر یکی دوازده درمسنگ ، سقمونیا ده درمسنگ ، شکر طبرزد بیست درمسنگ با انگبین مصفی بسرشند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). و رجوع به قانون ابن سینا بخش قرابادین ص 21 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.