گله دار. [ گ َ ل َ /ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قنقری پایین (سفلی ) بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده که در 24000گزی جنوب باختر سوریان و 15000گزی راه شوسه ٔ شیراز به اصفهان واقع شده است . هوای آن سرد و سکنه ٔ آن 210 تن است . آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان قالیبافی وراه آن فرعی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.