گلدام . [ گ ُ ] (اِ مرکب ) در اصل دام خردی است ، امادر عرف بمعنی مطلق دام است . (آنندراج ) :
حسن چون دانه به گلدام نگاهش ریزد
بشکند آینه و بر سر راهش ریزد.
تا چهره درست گل از می گلفام کرده ای
صد مرغ دل اسیر به گلدام کرده ای .
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گلدام . [ گ ُ ] (اِ مرکب ) در اصل دام خردی است ، امادر عرف بمعنی مطلق دام است . (آنندراج ) :
حسن چون دانه به گلدام نگاهش ریزد
بشکند آینه و بر سر راهش ریزد.