گران گردیدن . [ گ ِ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) سنگین شدن . ثقیل شدن :
آدمی پیر چوشد حرص جوان میگردد
خواب در وقت سحرگاه گران میگردد.
|| مست شدن :
گاه آن آمد کز شادی پر گردد دل
وقت آن آمد کز باده گران گردد سر.
|| بالا رفتن قیمت . ارزش چیزی زیاد شدن .
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گران گردیدن . [ گ ِ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) سنگین شدن . ثقیل شدن :
آدمی پیر چوشد حرص جوان میگردد
خواب در وقت سحرگاه گران میگردد.