گرامی . [ گ ِ ] (اِخ ) دوره بیک . وی سفره چی علیقلی خان بود. جوانی است خوش سلیقه و خوش رفتار و در فن موسیقی اطلاعات بسیار دارد. تصنیفها نیز گفته و دراین باب رساله ای هم نوشته است . به ترکی و فارسی اشعار دارد و غزل عجیبی گفته که این ابیات از آن است :
دیمه آنینک سرکویینیی که انگللی دکیل
بیر دگیل ایکی دگیل عاشقی قرق اللی دگیل
غیریلن سیرقیلور هرینکا چون بتدی ینکا
ایله رعنا لیغ ایارکیم اوته سی بللی دگیل
ایلمه منع گرامی نی اگر قیلسه فغان
عشق دور (سودوجه کیم ) بوتنه (تا )تللی دگیل .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.