گاوزهرج . [ زَ رَ ] (اِ مرکب ) معرب گاوزهره است ، و آن حجری است که متکون می شود در شکم گاو و یا در زهره ٔ آن که به فارسی پادزهر گاوی و به هندی کای روهن نامند. (فهرست مخزن الادویه ). جاوزهرج گویند و آن حجرالبقر است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به گاوزهره شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.