کیسان . [ ک َ] (ع اِمص ) سگالش و حیله و بیوفایی . اسم است غدر را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). سگالش و غدر و بیوفایی . (ناظم الاطباء). اسم است غدر را. (از اقرب الموارد).
- ام کیسان ؛ لقب زانو. (منتهی الارب ) (آنندراج ). لقب رکبه و زانو. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
- || لقب ضربی که به پشت پای بر سرین مرد زنند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
- || قدر و اندازه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.