کولاک . (اِ) به معنی دویم کولاب است که موجه ٔ عظیم باشد. (برهان ). به معنی کلاک یعنی موج بزرگ نوشته شده . (از آنندراج ). همان کلاک یعنی موج بزرگ . (فرهنگ رشیدی ). موجه ٔ عظیم . (ناظم الاطباء). || بعضی به معنی طوفان گفته اند. (فرهنگ رشیدی ). افاده ٔ معنی طوفان نیز می کند. (آنندراج ). در گیلان طوفان دریا را گویند. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). تلاطم امواج دریا. (فرهنگ فارسی معین ). طوفان دریا. طوفان دریایی . انقلاب در دریا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || باد و برف . (ناظم الاطباء). طوفان برف و باد. انقلاب در هوا. دمه . دمق . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.