کوازه . [ ک ُ زَ / زِ ] (اِ) تخم مرغ نیم پخته و معرب آن جوازق است . (برهان ) (ناظم الاطباء). رشیدی صحیح این کلمه را «گوازه » می داند و معرب آن جوازق مؤید این قول است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). و رجوع به معنی آخر کواژه شود.
- کوازه کردن خایه ؛ نیم بند کردن تخم مرغ . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.