کمر دزدیدن . [ ک َ م َ دُ دی دَ ] (مص مرکب ) از عالم سر دزدیدن . (آنندراج ). کنایه از خود را کنار کشیدن . سر دزدیدن . (فرهنگ فارسی معین ). شانه از زیربار خالی کردن :
صبح بر خورشید می لرزد ز آه سرد ما
کوه می دزدد کمر در زیر بار درد ما.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.