کمرباریک . [ ک َ م َ ] (ص مرکب ) باریک میان : پیشخدمت کمرباریک . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- امثال :
ای آقای کمرباریک کوچه روشن کن خانه تاریک ، زنان به مزاح به مردی که در خانه ترشرویی کند و در بیرون خانه گشاده روی و خندان باشد گویند. (امثال و حکم ، ج 1 ص 318).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.