کمان جوله . [ ک َ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) قربان باشد که کمان در آن کنند. (فرهنگ رشیدی ). به معنی قربان که کمان در آن گذارند چرا که جوله به معنی ترکش است ، چون قربان بی ترکش نبندند لهذا چنین گفته شد و آن را نیم لنگ نیزگفته اند. (آنندراج ) (غیاث ). جایی که در آن کمان گذارند. غلاف کمان . (ناظم الاطباء). کمان چوله . (برهان ) (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کمان چوله شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.