کمامة. [ ک ِ م َ ] (ع اِ) غلاف طلع. (منتهی الارب ) (آنندراج ). غلاف شکوفه ٔ خرما. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || غلاف شکوفه . ج ، اَکِمَّة،کِمام . (منتهی الارب ) (آنندراج ). غلاف شکوفه . ج ، کِمام و جمعالجمع، اَکِمَّة. (ناظم الاطباء). پوشش و پرده ٔشکوفه . (از اقرب الموارد). || آنچه بدان دهان شتر را بندند تا نگزد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کمام . (در معنی مفرد) (از اقرب الموارد). || توبره ٔ اسب و مانند آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به کمام شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.