کلیل . [ ک َ ] (اِخ ) همان اقلید است . (فارسنامه ٔ ناصری جزء دوم ص 170). به نقل سفرنامه ٔ ابن بطوطه و فارسنامه ٔ ناصری ، شهری بوده است در فارس : ثم سافرنا من اصفهان بقصد زیارة الشیخ مجدالدین بشیراز و بینهما مسیرة عشرة ایام فوصلنا الی بلدة کلیل [ بفتح الکاف ] و بینها و بین اصفهان مسیرة ثلاثه ... ثم سرنا من کلیل و وصلنا الی قریة کبیرة تعرف بصوماء. (ابن بطوطه ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). چاولی خانسالار ... چون به اول فارس که بلوک آباده و اقلید است رسیدند، امیر بلدچی را که حاکم بر کلیل و سرمه که در آن زمان دو شهر بوده بخواستند... (فارسنامه ٔ ناصری ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.