کلوبنده . [ ک ُ ب َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) مهتر غلامان را گویند و به این معنی با کاف فارسی هم بنظر آمده است . (برهان ). مهتر و بزرگ غلامان باشد و آن را به حذف با، کلونده نیز گفته اند. (آنندراج ). بزرگ بندگان . مهتر غلامان . (فرهنگ فارسی معین ). از: کلو (کلان ) + بنده ، لغةً بنده ٔ بزرگ . (از فرهنگ رشیدی ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.