کلز. [ ک ِ ] (اِ) دوایی است که آن را مغاث هندی گویند و آن بیخ درخت رمان البری است که انار صحرایی باشد، شکستگی و کوفتگی اعضا را نافع است . (برهان ) (آنندراج ). بیخ درخت انار دشتی . (ناظم الاطباء). کلس . قلقلان . (فرهنگ فارسی معین ). حبی است هندی و به سریانی کلزی و به رومی شلوفتیج نامند و گفته اند پوست درختی است هندی و به هندی میده لکری نامند، یحتمل که مغاث هندی باشد. (از فهرست مخزن الادویه ). و رجوع به کلس شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.