کفلگاه . [ ک َ ف َ ] (اِ مرکب ) سرین . (آنندراج ) (فرهنگ فارسی معین ) :
کفلگاه شیران بر آرم بداغ
ز پیه نهنگان فروزم چراغ .
سرین گوزن و کفلگاه گور
به پهلوی شیران درآورده زور.
بر کفلگاه گور شد تیرش
بوسه بر خاک داد نخجیرش .
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کفلگاه . [ ک َ ف َ ] (اِ مرکب ) سرین . (آنندراج ) (فرهنگ فارسی معین ) :
کفلگاه شیران بر آرم بداغ
ز پیه نهنگان فروزم چراغ .