کزوغ . [ ک َ ] (اِ) مهره ٔ گردن انسان و حیوانات دیگر باشد. (برهان ). مهره ٔگردن . (آنندراج ). فقره و هریک از مهره های گردن و پشت انسان و دیگر حیوانات . (ناظم الاطباء) :
بزخمی کزوغ ورا خرد کرد
چنین رزم سازند مردان مرد.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.