کرشاء. [ ک َ ] (ع ص ) زن بزرگ شکم . (ازمنتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد). || پای گوشت ناک هموار اخمص خردانگشت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || ید کرشاء؛ دست خردانگشت . (مهذب الاسماء). || خرماده ٔ بزرگ تهیگاه ِ بزرگ سرین . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). خرماده ٔ بزرگ تهیگاه بزرگ کفل . (ناظم الاطباء). || زهدان دورتک . (ازمنتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رحم بعید. || دلو بزرگ برآماسیده اطراف . (از اقرب الموارد). || (اِخ ) نام اسب بسطام بن قیس . (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.