کتیفة. [ ک َ ف َ ] (ع اِ) آهن پاره ٔ بند در و آن دراز و پهن باشد و گاهی آن را تخته وار پهن سازند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آهن پاره ٔ پهن و درازی که در را بدان بندند. (ناظم الاطباء). کتیف . رجوع به کتیف شود. || کینه و دشمنی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کینه . (از اقرب الموارد). ج ، کتائف . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گروهی از مردم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || انبور آهنگران . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). انبر آهنگران . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج ، کَتائِف . (اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.