کاروها. (اِ) ارباب جرثقیل . (سبک شناسی ج 3 ص 299): کاروهای دکنی که آن طایفه را ارباب جرثقیل گویند. میگویند که ما تعبیه ای میسازیم که دو سه کس بر آن توانند نشست و حقه ٔ بسیار با خود برد،و آن تعبیه ٔ بی پر و بال را بپرواز درآورده به برابرقلعه توانند برد و نظر بر قلعگیان کرده حقه بر آنهاتوانند افکند. (سبک شناسی چ 1 ج 3 ص 299 از کتاب لطایف الاخبار). کاروها در تهیه ٔ آن تعبیه ها سرگرم اند و چهل روپیه روزیانه دارند، اما هیچ معلوم نیست که این مقدمه ها در یک روز بعمل خواهد آمد یا در ایام متعدده ؟! (سبک شناسی چ 1 ج 3 ص 300 بنقل از لطایف الاخبار).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.