ژازن . [ زُ ] (اِخ ) پسر اِزُن پادشاه یلکس . وی بیاری سانتور شیرون رفعت و مقام یافت و سپس به دست پلیاس از تخت سلطنت که از پدر بمیراث برده بود خلع شد. او آرگونوت ها را به گشادن گنج های کلشید راهنمائی کرد و از این ممالک دور مدئه را همراه آورد و او را بزنی گرفت ، سپس وی را طلاق گفت و با کروز دختر سی زیف ازدواج کرد. کروز از ژازن دو فرزند آورد. ژازُن سرانجام تخت سلطنت یلکس را مجدداً به دست آوردو پس از حادثه ٔ دیگری در سرگردانی و بدبختی بمرد.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.