چوپی . (ص نسبی ) منسوب به چوپ . || نوعی رقص . نوعی رقص لران . قسمی رقص بجماعت روستائیان و عشایر را. رقص دسته جمعی لران و روستائیان . (یادداشت مؤلف ). بازی که آن را دستبند مینامند و از آن رقص مجوس اراده شده است و در صحاح رقص عجمی است هنگامی که جمعی دست یکدیگر را بگیرند و برقصند. ابن السکیت گفته است : بازی که بفارسی آن را پنجگان نامند که سپس معرب شده است . و در صحاح بفارسی پنجه آمده است . ابن الاعرابی میگوید: فنزج ؛ بازی قبیله ٔ نبیط است هنگام شادمانی و سرخوشی . (از لسان العرب ج 2 ص 439). فنزج پنجه ؛ و آن رقصی است مر عجم را که جمعی دست یکدیگر را گرفته رقصند. (منتهی الارب ). پنجه . دست بند. (یادداشت مؤلف ). رجوع به چوپی رقصیدن شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.