چوبه ٔ بقالان . [ ب َ ی ِ ب َق ْ قا ] (اِخ ) ظاهراً نام محلی بوده است ببخارا مستنبط از سه عبارت ذیل از تاریخ بخارای نرشخی : و قباله ای بیرون آوردند حداول اوباره شهرستان پیوسته چوبه ٔ بقالان . (تاریخ بخارا - نرشخی ص 64). و آن مسجد را ویران کرد و چوبها را بشهر بخارا آورد و مدرسه ای بنا کرد و بنزدیک چوبه ٔ بقالان و آن چوبها رادر آنجا خرج کرد (تاریخ بخارا نرشخی ص 16). حد اول اوباره ٔ شهرستان پیوسته ٔ چوبه ٔ بقالان حد دوم هم باره ٔ شهرستان که پیوسته ٔ پسته شکنانست . (تاریخ بخارا).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.