چاک گشتن . [ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) پاره شدن . شکافته شدن . دریده گشتن :
سر فور دیدند پر خون و خاک
همه تنش گشته بشمشیر چاک .
بدیدندش از دور پر خون و خاک
سراپای گشته بشمشیر چاک .
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چاک گشتن . [ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) پاره شدن . شکافته شدن . دریده گشتن :
سر فور دیدند پر خون و خاک
همه تنش گشته بشمشیر چاک .